بازشناسی و بازآفرینی فرهنگ زیست‌بوم در ایران: جامعه ایرانی، فرهنگ و طبیعت منتشر شد

۲۵ بهمن ۱۴۰۱ | ۰۹:۱۱ کد : ۵۱۲ اخبار معرفی آثار
تعداد بازدید:۳۴۶۶
بازشناسی و بازآفرینی فرهنگ زیست‌بوم در ایران: جامعه ایرانی، فرهنگ و طبیعت به همت سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی (سمت) منتشر شد.
بازشناسی و بازآفرینی فرهنگ زیست‌بوم در ایران: جامعه ایرانی، فرهنگ و طبیعت منتشر شد

به گزارش روابط‌عمومی «سمت»، بازشناسی و بازآفرینی فرهنگ زیست‌بوم در ایران: جامعه ایرانی، فرهنگ و طبیعت تألیف محمود جمعه‌پور به همت سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی (سمت) در سال جاری به بهای صد و سی و شش هزار تومان منتشر شد.

در معرفی این اثر آمده است: امروز که جامعه با بحران‌های بزرگ زیست‌محیطی روبه‌روست، بسیاری معتقدند که باید در الگوی زیست کنونی بازنگری صورت گیرد. بخش مهمی از این بازنگری استفاده از دانش و تجربه جامعه محلی در پیوند با طبیعت است. فرهنگ زیست‌بوم ایرانی در طول تاریخ توانسته است از طریق سازگاری و هماهنگی با طبیعت، فرهنگ و تمدنی درخشان ایجاد کند که نمونه آن را در میراث منظر جغرافیایی و فرهنگی متنوع این سرزمین، در نظام آبیاری، کشاورزی، باغ ایرانی، معماری و شهرسازی و نظایر این‌ها می‌بینیم. بازگشت به این میراث فرهنگی ارزشمند و بازشناسی و بازآفرینی آن در جامعه امروز می‌تواند راهکاری برای غلبه بر مشکلات زیست‌محیطی، حفظ طبیعت، رعایت حقوق نسل‌های آینده و توسعه زیست‌بوم‌محور باشد. استفاده از دانش و فنّاوری روز در چارچوب الگوی توسعه مبتنی بر بازآفرینی میراث فرهنگ زیست‌بوم، به ویژه میراث غیرملموس، راهکاری است برای حرکت به سوی جامعه زیست‌بوم‌محور.

نویسنده در پیشگفتار این اثر نوشته است: در این نوشتار، تجربه زیسته جامعه انسانی در ارتباط با طبیعت یا دستاوردهای مادی و معنوی انباشته شده در تعامل انسان با طبیعت، تحت عنوان فرهنگ محیطی یا زیست بوم به کار گرفته شده است، چون این رابطه در بستر فرهنگ سرزمینی ایران مورد نظر بوده است، از فرهنگ زیست بوم ایرانی استفاده شده است که هر چه نوشتار پیشتر رفته است بیشتر جایگزین فرهنگ محیطی شده است. واژه محیط زیست که امروزه کاربرد گسترده ای دارد، واژه جدیدی است که در دهه های اخیر به جای واژه طبیعت نشسته وئ نشان دهنده تغییر الگوواره (پارادایمی) این مفهوم است. ترجیح ما استفاده از واژه طبیعت است که بیانگر دیدگاه ما به موضوع است، ولی در سرتاسر نوشتار واژه‌های محیط، محیط زیست و طبیعت معادل هم و به جای هم استفاده شده است.

در این پژوهش در راستای رسیدن به هدف و پاسخ به سؤال‌های مطرح شده، در ابتدا با اتکا به منابع کتابخانه‌ای و اسنادی و تحلیل محتوای این متون که از متون تاریخی تا مذهبی، علمی، پژوهشی و موردی را شامل می‌شود، یک بررسی تاریخی از فرهنگ زیست بوم صورت گرفته است. این بررسی در چهارچوب روند تاریخی هم شامل نظام اندیشه‌ای، هم ارزشی و اعتقادی و هم فرهنگ و هم تجربه زیسته جامعه محلی در پهنه سرزمین فرهنگی ایران می‌شود. بخش مهمی از سؤالات ما در زمینه ماهیت محیط و رابطه بین فرهنگ و محیط زیست طبیعی، جوهره فرهنگ زیست بوم ایرانی، تجربه زیسته، دانش بومی و تجربه جامعه ایرانی در سازگاری و هماهنگی با طبیعت در این بررسی و تحلیل محتوای اسنادی پاسخ داده شده است. بررسی برخی از مصادیق دانش و تجربه اندوخته ایرانیان در طول هزاران سال همچون فرهنگ آب و قنات، معماری، باغ ایرانی، نظام و میراث کشاورزی خود نمونه‌هایی درخشان از این سازگاری هوشمندانه و هم‌افزا با طبیعت و پاسخ عینی به پرسش‌های مطرح شده است.

بدیهی است که با تغییر در بستر فرهنگی جامعه و گسست از ریشه‌های فرهنگ خودی، بسیاری از این سرمایه‌های فرهنگ زیست بوم به حاشیه رانده شده، از بین رفته و یا در حال از بین رفتن هستند، اما حتی در جامعه دگرگون شده امروزی بخشی از این میراث فرهنگی قابل استفاده و بازآفرینی است و روندها نشان می‌دهد که بازگشت به شرایط زیست بوم و توسعه درون‌زا روندی گریزناپذیر است. در بخش دیگر پژوهش با اتکا به تحقیق کیفی از طریق مصاحبه با صاحب نظران، اندیشمندان و کارشناسان این حوزه، سعی شده است تا وضعیت کنونی فرهنگ زیست محیطی جامعه ایرانی که به دلیل غیربومی بودن، سازگاری مناسبی با شرایط زیست بوم را نداشته و بحران آفرین است مورد گفتگو و تحلیل قرار گیرد. راهکارهای مناسب برای بازآفرینی فرهنگ زیست بوم ایرانی با توجه به پیشینه فرهنگی و شرایط موجود برای ایجاد جامعه‌ای اکولوژیک مورد بررسی قرار گیرد. در این چهارچوب مطالب این نوشتار در نه فصل تنظیم شده است که البته با توجه به ماهیت کلی موضوع تحقیق در هر فصل قابلیت گسترش و ادامه را دارد.

در فصل اول تعریف مفاهیم اصلی این تحقیق ازجمله محیط زیست با چرخش به سمت مفهوم طبیعت، جایگاه و ارزش آن، با توجه به نگرش و هدف این تحقیق، قرائت‌های مختلف از طبیعت در فرهنگ زیست بوم در فرهنگ زیست بوم ایرانی از منظر اندیشه‌ای تاریخی و ارزشی، دینی و مفهوم فرهنگ و نسبت آن با طبیعت به اتکا به فرهنگ زیست بوم ایرانی مورد بحث قرار گرفته است.

در فصل دوم جایگاه طبیعت از منظر ادیان مختلف بررسی شده که هدف، بیان نگرش دینی و ارزشی به طبیعت به عنوان بخشی مهم از فرهنگ است. بررسی نگرش ادیان مختلف از ادیان اولیه تا متأخر، حکایت از نگاه مشترک به جایگاه و ارزش طبیعت دارد که این نگرش برخورد مسئولانه و همراه با احترام انسان با طبیعت را به همراه دارد. نتیجه این فصل ما را به این نقطه می‌رساند که بازآفرینی فرهنگ سازگار با طبیعت نیازمند تعریف چهارچوب‌های ارزشی در ارتباط با طبیعت و بازگشت به آن است.

در فصل سوم نظام‌های فلسفی و جایگاه طبیعت در دیدگاه‌های فلسفی مختلف، از فلسفه یونان باستان تا قرون وسطا، فلسفه ایرانی، اسلامی و نگرش‌های فلسفی عصر جدید تا دوره معاصر روایت شده و مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. هدف از پرداختن به نظام‌های فلسفی این بوده است که یادآوری کنیم، رابطه انسان و طبیعت در چهارچوب فلسفه زندگی و جهان بینی حاکم بر جامعه تعریف می‌شود و بازآفرینی در فرهنگ زیست بوم، نیازمند بازگشت به فلسفه بومی یا دیدگاه‌های فلسفی است که برای طبیعت ارزش قائل‌اند.

در فصل چهارم با مراجعه به دیدگاه‌های نوین جامعه‌شناسی به محیط زیست و طرح برخی از این دیدگاه‌ها سعی شده است تا نشان دهیم که بازنگری در نگرش انسان به طبیعت و به تبع آن اصلاح سبک زندگی و الگوهای تولید و مصرف، موضوعی علمی و بحث محافل اندیشه‌ای و نظری است. هدف بسیاری از این دیدگاه‌ها به نوعی بازگشت و بازآفرینی اندیشه علمی و فلسفی پیش از دوره معاصر است و یادآوری می‌کنند که موضوع بازآفرینی فرهنگ زیست بوم نه حرکتی واپس‌گرا، که موضوعی علمی و پیشروانه است.

در فصل پنجم فلسفه اخلاق و تحول آن به سوی اخلاق زیست بوم محور بررسی شده است که نشان دهد که در فلسفه اخلاق نیز روند بازنگری و بازآفرینی در جایگاه طبیعت و لزوم بازنگری در آن مورد توجه قرار دارد.

در فصل ششم با طرح اصول کلی سیستم‌های اجتماعی و اکولوژیک، سعی شده است تا اصول گریزناپذیر حاکم بر سیستم‌های زیستی مورد بحث و بررسی قرار گیرد؛ قوانینی که جایگاه طبیعت را گوشزد می‌کند. در عین حال هدف از این فصل یادآوری این مسئله است که مفاهیمی چون کلیت، هدفمندی، نظام‌مندی و غایتمندی جهان در فرهنگ زیست بوم، به زبان علمی روز مورد توجه و بازنمایی قرار گرفته است.

در فصل هفتم فرهنگ آب در زیست بوم فرهنگی ایران به عنوان تبلور سازگاری هوشمندانه انسان ایرانی با شرایط زیست بوم مطرح شده است. هدف از این فصل یادآوری بخشی از میراث و سرمایه فرهنگ زیست بوم ایرانی است که هم تجربه زیسته ایرانی در پیوند هم‌افزا با طبیعت و هم ضرورت حفظ این میراث و استفاده از آن در بازآفرینی فرهنگ زیست بوم پایدار در جامعه معاصر را نشان می‌دهد.

در فصل هشتم در راستای پاسخ به پرسش‌های مطرح شده، بخشی از میراث فرهنگ زیست بوم و تجربه زیسته جامعه ایرانی در تعامل با طبیعت و محیط جغرافیایی مطرح شده است. معرفی این میراث هم با هدف شناساندن بخشی از میراث زیست بوم و سرمایه معنوی فرهنگ زیست ایرانی و هم نشان دادن راهکارهای عبور از بحران‌های زیست محیطی در جامعه معاصر به پشتوانه این سرمایه است.

در فصل نهم که نتیجه تحقیق کیفی و تحلیل محتوای مصاحبه با اندیشمندان، خبرگان و کارشناسان در این حوزه است، پاسخ به پرسش‌های مطرح شده با هدف بررسی دیدگاه‌ها در جامعه معاصر نسبت به طبیعت، آگاهی به ریشه های فرهنگی زیست بوم و راهکارهای حرکت به سوی جامعه زیست بوم محور و اجتماع اکولوژیک مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

کلید واژه ها: زیست بوم زیست بوم ایرانی فرهنگ زیست‌بوم در ایران جغرافیا فرهنگ و طبیعت محمود جمعه پور


نظر شما :